خداوند در سوره طه می فرماید: »وَلَقَدْ أَرَیْنَاهُ آیَاتِنَا کُلَّهَا فَکَذَّبَ وَأَبَى * قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِکَ یَا مُوسَى* فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنَا وَبَیْنَکَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلا أَنْتَ مَکَاناً سُوَىً * قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَنْ یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحىً«.[87]
ترجمه:«ماهمة معجزات خود را به فرعون نشان دادیم، ولی او (همة آنها را) تکذیب کرد و سر پیچی نمود. (فرعون)گفت: ای موسی! آیا آمده ای که ما را با این جادوی خویش از سرزمین خودمان بیرون کنی؟ یقیناً ما هم جادوئی همسان جادوی تو را برای تو می آوریم موعد آن را معین کن، موعدی که ما و تو از آن تخلف نکنیم، و وعده گاه ما مکان صاف و مسطح و فاصلة آن نسبت به همگان یکسان باشد. (موسی) گفت: میعاد ما و شما روز جشنی است که در آن خود را می آرایند. باید مردم در چاشتگاه گرد آورده شوند (تاماجرائی را ببینند که میان ما و شما میگذرد)».
خداوند متعال خواست تا صدق نبوت موسی علیه السلام را به فرعون ثابت نماید، لذا معجزه هایی چون عصا، ید بیضاء (وقتی موسی علیه السلام دستش را زیر بغلش می برد و بیرون می آورد همچون نور مطلق می درخشید)، قحطی، کمی در ثمرات، طوفان، ملخ، شپش، بقه (قورباغه)، خون، محو و ناپدید شدن اموال، گره شدن قلب ها، را پیاپی به موسی علیه السلام عطا فرمود تا فرعون به خود آید و از استکبار و غرور و تکذیب دست کشد، ولی فرعون بخود نیامد و موسی علیه السلام را متهم به جادوگری نمود، و خواست تا با جادو با وی مقابله نماید و به مردم بفهماند که موسی علیه السلام جادوگری بیش نیست و از موسی خواست تا روز مقابله با جادوگران را تعیین نماید، موسی علیه السلام گفت: وعدة ما روز زینت است، فرعون برای اینروز خود را کاملا آماده کرد و از هر سو جادوگران معروف و برجسته را خواست تا بر موسی غالب آیند، روز زینت فرا رسید و فرعون با جادوگرانش وارد میدان شدند، موسی از آنها خواست تا جادویشان را به نمایش بگذارند، جادوگران ریسمان ها و عصاهای خود را به میدان افکندند، در چشم موسی علیه السلام چنین ظاهر شد که گویا مارها و اژدرها به حرکت آمده است، موسی علیه السلام در دل ترسید ولی خداوند به وی اطمینان داد که تو برتر هستی و امر نمود تا عصای خود را بیفکند، عصای موسی علیه السلام در میان بهت و شگفت همگان همة آنچه را که جادوگران افکنده بودند فرو برد، جادو گران همه به سجده افتادند و به خداوند و پیامبرش ایمان آوردند.[88]